فرهنگ واژگان
فرهنگ ها
عبارت | توضیحات |
---|---|
End-of-aisle (or End- cap) Display | ویترینها/ نمایشگرهای انتهای راهرو یا سالن به موقعیتهای مطلوب برای نمایش کالاها و اجناس بازاریابان در فروشگاههای خرده فروشی اشاره دارد. همان طور که از اسمش پیداست، ویترینهایی هستند در انتهای سالنها که کاملاً واضح و در معرض دید افراد هستند.
کلیک ها: 497
|
Endorsed Brand | نام تجاری تضمین شده یک نام تجاری که تضمین و اعتبار نام تجاری اصلی (شرکت مادر) را دربردارد. برای مثال چیپس اهوی! ببین، چیپس اهوی[1]! تجسم و تجربهی مزهی خالص را وعده میدهد؛ در حالی که نابیسکو[2] (نام تجاری اصلی) از کیفیت کلی، قدمت و تخصص در امر مواد غذایی حکایت میکند. نام تجاری اصلی یا منبع توانایی تأثیر در انتقال ارزش یا تخصص را دارد که به قول نام تجاری تضمینشده، نیرو میبخشد.
[1] Chips Ahoy [2] Nabisco
کلیک ها: 491
|
Essence | ماهیت ماهیت، مجموع ویژگیهای و مزایای نامشهود است؛ خصوصیات اصلیای که یک نام تجاری را توصیف و متمایز میکند.
کلیک ها: 509
|
Every Day Low Pricing: EDLP | استراتژی ارزان فروشی، قیمت گذاری ارزان هر روزه یک استراتژی خرده فروشی به منظور رفت و آمد و خرید دائمی مشتری با تکیه بر قیمتهای پایین است. به همان اندازه که توانایی وال مارت در مذاکره بر سر قیمتهای پایین با تأمینکنندگان، یکی از استراتژیهای اصلی کسب و کار آنها میشود، اهمیت EDLP نیز افزایش مییابد.
کلیک ها: 598
|
Exclusion Zone | ناحیهی ممنوع ناحیهی اطراف یک جزء یا نشانه برای مثال آرم که باید خالی بماند. در دستورالعملهای طراحی، جزئیات اصول و دلایل مرتبط با این فضای خالی نشان داده شده است. همچنین با عناوین فضای خالی، فضای آزاد، منطقهی کنترل و منطقهی معافیت نیز از آن نام برده میشود.
کلیک ها: 553
|
Expectation | انتظار، توقع، پیش نگری انتظار، تصور و عقیدهای است که مصرفکنندگان حتی قبل از امتحان یک نام تجاری دربارهی آن نام شکل دادهاند. این انتظارها، کمترین اندازهای هستند که نام تجاری باید بیشتر از آن برآورده کند.
کلیک ها: 501
|
Experience | تجربه زمانی است که مصرف کنندگان در معرض ویژگیهای گوناگون نام تجاری قرار میگیرند. تجربهی موفق نام تجاری در تماس با مثبتترین جنبههای یک نام تجاری رخ میدهد که میتواند در فروشگاه، از طریق تبلیغات و وبسایتها یا از طریق تبلیغات دهان به دهان اتفاق بیفتد.
کلیک ها: 542
|
Experiential Mapping | نقشه برداری تجربی یک شیوهی مدلسازی از تعاملات پیشبینی شده مشتریان که تجربهی کلی آنان را در هنگام معاملهی یک نام تجاری بیان میکند.
کلیک ها: 497
|
Experiential Marketing | بازاریابی تجربه/ تجربهای رویکردی که سعی دارد تا یک پاسخ احساسی قوی دربارهی محصول یا خدمت در خریداران احتمالی برانگیزد.
کلیک ها: 511
|
Extension | گسترش، تعمیم، بسط عمل استفاده از اسم تجاری فعلی (و موفق) برای کمک به جا انداختن محصول یا خدمت جدید در ناحیه یا طبقهی جدیدی از بازار است.
کلیک ها: 503
|